به گزارشستاره های خاکی- پس از مرگ مشکوک دکتر اردشیر حسین پور در دانشگاه شیراز که هیچگاه ترورش تأیید نشد، موج ترور از 22 دیماه 1388 شروع شد؛ زمانیکه تازه گَرد 8 ماه فتنه خوابیده بود. اما تبعات داخلی و خارجی 8 ماه آشوب و ناامنی در پایتخت همچنان ادامه داشت. ضربه اول، با ترور شهید علیمحمدی نواخته شد. دو سال بعد در همان تاریخ پنجمین و آخرین ترور مرتبط با برنامه هستهای کشور رخ داد؛ شهید مصطفی احمدی روشن.
انتقال خودروی شهید مصطفی احمدی روشن پس از ترور
علی اصغر سلطانیه نماینده وقت ایران در آژانس در اعتراض به درز اطلاعات دانشمندان هستهای، اینگونه در سخنرانی خود مقامات در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را خطاب قرار میدهد:
عمومی کردن اطلاعات فنی و محرمانه ایران در ضمیمه گزارش همه (غیر از چند دولت ارائه دهنده این اطلاعات) را غافلگیر کرده است، هیاهویی که بر سر هیچ ایجاد شده است.
ریاست محترم،
نام دانشمندان هستهای ایران که در بازرسیها با آژانس همکاری دارند، توسط آژانس علنی شده و در لیست قطعنامههای غیرقانونی اتحادیه اروپا و شورای امنیت قرار گرفته است.
تحریم دانشمندان هستهای ایران که ثابت شد توسط امریکا و اسرائیل سازمان دهی میشوند و اسامیای که در گزارش نامبرده شده هدف ترور گروههای ترور این دو کشور و سازمانهای جاسوسی قرار میگیرند.» (سخنرانی علیاصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی - 2011-1390)
ضمن بازخوانی و بررسی پرونده بازرسیها از مراکز نظامی عراق، سرنوشت این کشور پس از بازرسیها را شرح دادیم. در این گزارش سراغ برخی از قربانیان «حسننیت آمریکایی» و جنایتهای اسرائیل خواهیم رفت. دانشمندان عراقی، مصری و حتی غربی که در پروژههای نظامی یا هستهای این کشورها فعالیت داشتند، همگی در پایان کار به یک نقطه رسیدند: ترور.
بازرسان سازمان ملل در حال انجام وظیفه
دکتر زید عبدالمنعم استاد دانشگاه المستنصریه بغداد
آوریل 2011 خودروی این دانشمند عراقی منفجر شد
دانشمندان عراقی که پیش از ترور، مهاجرت کردند و شبکهای تحت عنوان دانشمندان عراقی مقیم خارج تشکیل دادند
دکتر اسماعیل جلیلی، دانشمند عراقی-انگلیسی مقیم لندن آنچه که بر سر شخصیتهای آکادمیک عراق آمده است را اینگونه شرح میدهد:
بسیاری از عملیاتهای ترور دانشمندان، موجب کشتهشدن اعضای خانواده آنها نیز شده است.
این عملیاتها در حال حاضر نیز ادامه دارد و موجب شده است بسیاری از این دانشمندان عراق را ترک کنند. تنها در یکی از موارد، در ماه آوریل 2006 در شهر موصل، تمام پزشکان این شهر تهدید به مرگ شده و از آنان خواسته شد عراق را ترک کنند. در مواردی، با ربایش اعضای خانواده شخصیتهای آکادمیک، آنان مجبور به ترک کشور یا کنار گذاشتن هرگونه فعالیت سیاسی یا مذهبی شدند.
به اعتقاد دکتر جلیلی، این توطئه برای پایان دادن به حیات عراق به عنوان یک قدرت استراتژیک در منطقه و تبدیل آن به کشوری ضعیف و بدون زیرساختهای علمی و منابع انسانی مجرب طراحی و اجرا شده است.
یک پایگاه اطلاعرسانی مصری هم از برنامه موساد برای ترور و تهی کردن عراق در نیروهای نخبه و دانشمند اینگونه پرده برمیدارد: « پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، موساد برای حذف دانشمندان عراقی برای پایان دادن به رویای تبدیلشدن این کشور به یک کشور توسعهیافته و قدرتمند، برنامه گستردهای را آغاز کرد.» این پایگاه مصری همچنین از تحقیقات یک موسسه بریتانیایی - که نام آن در گزارش ذکر نشده است - خبر میدهد که براساس آن عراق دارای بیشترین تعداد دانشمند در میان کشورهای جهان به نسبت جمعیتش است؛ انتشار اخباری مبنی بر اخراج بیش از 15هزار استاد دانشگاههای این کشور پس از استقرار اشغالگران آمریکایی را شاید بتوان مؤید این ادعا دانست.
برنامه نظامی و هستهای عراق در دورههای مختلفی هدف اقدامات نظامی و غیرنظامی بوده است که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد. در دورهای هم دانشمندانی از کشورهای عربی و اروپایی به این کشور مهاجرت کردند تا در پروژههای نظامی و هستهای عراق مشارکت کنند. این رفت و آمدها به عراق حساسیت سرویس اطلاعاتی اسرائیل و غربیها را برانگیخته بود.
ترور دانشمندان عراقی و غیرعراقی مستقر در عراق که از دهههای 50 و 60 میلادی در جریان بود، در دهه 90 سازو کار منظمتری پیدا کرد. با توجه به تعدد دانشمندان و اساتید دانشگاههای عراق در زمینه علوم نظامی و هستهای، سرویسهای اطلاعاتی در قالب بازرسیهای سازمان ملل اطلاعات این دانشمندان را جمعآوری کردند. عراق که تا پیش از این بازرسیها طعم ترور را چشیده بود، بار دیگر به خیال کاهش فشارها و پایان دادن به موج ترورها و تحریمها، به همکاری تمام عیار با بازرسان سازمان ملل روی آورد؛ غافل از اینکه برنامه دیگری برای این کشور تدارک دیده شده بود و بازرسیها، شناساییها و ترورها تا سقوط دولت - دیکتاتوری - این کشور و پس از آن، ادامه پیدا کرد؛ اخبار زیادی از صدها دانشمند ترور شده و هزاران استاد دانشگاه اخراج شده عراقی در دست نیست. اما روایتی از هرآنچه که در سالهای پس از بازرسی و اشغال بر سر نخبگان عراقی [و غیرعراقی] آمده است، در ادامه آمده است:
جرالد ویسنت بول، مهندس علوم نظامی کانادایی از جمله دانشمندان مطرح خارجی شاغل و همکار در صنایع نظامی-فضایی عراق بود. از جمله مهمترین تولیدات جرالد بول و شرکت تحقیقات نظامی-فضایی وی را میتوان توپ موسوم به M109 و M110 نام برد که در جنگ ایران و عراق به وفور مورد استفاده نیروهای بعثی قرار گرفت و البته این توپ به دست رزمندگان ایرانی نیز رسید. لازم به ذکر است دامنه فعالیتهای جرالد بول در زمینه موشکهای دوربرد و ضدبالستیک نیز گسترش یافت.
موساد پس از این عملیات ترور، عملیات روانی را در رسانههای تحت نفوذ خود نیز آغاز کرد تا انجام این ترور را به کشورهای دیگری از جمله ایران، عراق، سوریه، آفریقای جنوبی، آمریکا، انگلیس و ... نیز نسبت دهد تا افکار عمومی از روی این رژیم و موساد منحرف شود؛ اما نشد و این ترور نیز به نام موساد به ثبت رسید.
لیست برخی از دانشمندان ترور شده عراقی از 2003 تا کنون و نحوه ترور:
-
سعد عبدالوهاب الشعبان - رئیس دانشکده مهندسی کامپیوتر در دانشگاه فناوری اطلاعات عراق. دکتر عبدالوهاب در 14 اکتبر 2010 بوسیله یک بمب کارگذاشتهشده در خودروی شخصیاش در یکی از محلات بغداد کشته شد. وی در سال 2006 بدلیل تهدیدهای مکرر، عراق را ترک کرده بود اما بار دیگر به بغداد بازگشت.
-
سعد عبدالجابر - پروفسور عبدالجابر متخصص فناوری اطلاعات و کامپیوتر. در سال 2011 در جنوب غربی بغداد پس از تعقیب و گریز، با شلیک چند گلوله از سوی افراد ناشناس، در خودروی شخصیاش از پای درآمد.
-
دکتر خالد نایب - رئیس دانشگاه النهرین و استاد میکروبیولوژی. وی پس از چندبار تهدید از سوی افراد ناشناس برای ادامه کار به اربیل مهاجرت کرد. وی که برای دیدار خانوادهاش و بازدید از دانشگاه به بغداد بازگشته بود، در ورودی دانشگاه به ضرب گلوله کشته شد.
-
دکتر عبدالرزاق الناس - دکترای اطلاعات و ارتباطات جمعی. وی در سال 2005 در خودروی شخصیاش به رگبار بسته شد. متعاقب ترور وی، دانشجویان عراقی ضمن درگیری با پلیس، دست به اعتصاب زدند.
-
احمد نصیر النصیری - استاد فیزیک دانشگاه بغداد در فوریه 2005 ترور شد.
-
علی عبدالحسین کمیل - استاد دپارتمان فیزیک دانشگاه بغداد. وی در خودروی شخصیاش توسط افراد مسلح به گلوله بسته شد.
-
امیر الجزرقی - دکترای داروسازی دانشگاه بغداد و مشاور وزارت بهداشت این کشور در نوامبر 2005 ترور شد.
-
خالد حسن مهدی نصرالله - رئیس دانشکده علوم سیاسی بغداد. وی ابتدا ربوده شد و پیکرش چهار روز بعد در ماه مارس 2007 در حالی که آثار شکنجه شدید روی آن مشهود بود، پیدا شد.
-
خلیل اسماعیل الحدیثی - استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه بغداد که در عمان پایتخت اردن ترور شد.
-
محمد توخی حسین - دکترای علوم هستهای و دانشمند شاغل در صنایع هستهای عراق از سال 1984 در سال 2004 و در مسیر بازگشت به منزلش توسط افراد ناشناس به رگبار بسته شد.
-
محمد عبدالله الراوی - رئیس سابق دانشگاه بغداد و رئیس انجمن پزشکان عراق - وی در سال 2003 ربوده و کشته شد.
-
دکتر رعد شلاش - دکترای بیولوژی و رئیس دپارتمان بیولوژی دانشگاه بغداد 17 نوامبر 2005 هنگام خروج از منزل به ضرب گلوله کشته شد.
-
قیس حسام الدین جمعه - استاد و رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه بغداد در سال 2006 توسط نیروهای آمریکایی در مرکز بغداد کشته شد.
-
عباس العامری - استاد و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه بغداد. وی در سال 2006 مقابل دانشکده به همراه فرزند و یکی از بستگانش به رگبار بسته شد و هر سه کشته شدند.
-
هانی عارف - استاد دانشکده علوم کامپیوتر دانشگاه بغداد. وی در سال 2006 و در محل دانشکده به همراه 3 دانشجویش به گلوله بسته شد و هر چهار نفر کشته شدند.
-
عدیل المنصوری - جراح متخصص و استاد دانشکده پزشکی دانشگاه بغداد. وی در ماههای آگوست و سپتامبر 2006 و در موج ترور پزشکان عراقی، توسط افراد مسلح ربوده شد و جسدش با جراحات شدید و آثار شکنجه در شهر صدر عراق پیدا شد.
-
ماجد ناصر حسین - پزشک و استاد دانشگاه بغداد. وی در سال 2007 در مقابل چشم همسر و دخترش در مقابل منزل خود به قتل رسید. وی دو سال پیش از ترور هم ربوده شده بود که با پرداخت پول، آزاد شد.
-
نیهاد محمد الراوی - معاون دانشگاه بغداد. وی در سال 2007 پس از خروج از دانشگاه به همراه دخترش رعنا، در چند متری دانشگاه هدف قرار گرفتند. وی بدن خود را برای محافظت از دخترش سپر کرد و کشته شد.
-
دکتر عبدالستار جید الدلیمی - میکروبیولوژیست و استاد دانشگاه. وی در نوامبر 2003 توسط سه فرد مسلح در مقابل همسر و چهار فرزندش کشته شد. افراد مسلح که انتظار خانواده وی را نیز میکشیدند که از الرمادی بازگردند. سه فرد مسلح همسر وی را نیز از ناحیه سر هدف قرار دادند که با وجود اصابت گلوله، وی زنده ماند. فرزند بزرگتر خانواده این دانشمند ترور شده، در سن 14 سالگی به دلیل عارضه قلبی درگذشت.
-
جیب الصالحی - رئیس کمیته علوم وزارت تحصیلات تکمیلی عراق. وی در سن 39 سالگی نزدیک محل کارش ربوده شد. جسدش 20 روز بعد در حاشیه شهر بغداد پیدا شد. خانواده وی جسد وی را نیز در ازای پرداخت پول بدست آوردند.
قطعا ذکر نام بیش از 500 دانشمند ترور شده عراقی در این گزارش امکان پذیر نیست و این تنها مشتی نمونه خروار بود.
**ترور دانشمندان هستهای برخلاف تصور عموم، سابقهای قدیمی دارد و اولین موارد آن به دهه 50 میلادی و زمان آلبرت اینشتین فیزیکدان مشهور، بازمیگردد:
مصطفی مشرفة - صاحب ایده تولید بمبهای هیدروژنی
دکتر علی مصطفی مشرفة یکی از اولین موارد ترور دانشمندان هستهای است. این دانشمند مصری که از برجستهترین شاگردان آلبرت اینشتین بود که در اوایل سال 1950 به دست مأموران موساد ترور شد. افتخارات دکتر مشرفة باعث شد تا ملک فاروق لقب «پاشا» را به وی بدهد اما وی با حکومت مصر چندان ارتباط خوبی داشت. تحليلگران معتقدند که دولت وابسته ملک فاروق با همراهي صهيونيستها در مرگ مشرفه نقش داشته است.
دکتر مصطفی مشرفة
مشرفه رياضيدان و دانشمند فيزيک بود که در سال 1898 ميلادي به دنيا آمد. او در سال 1917 ميلادي براي نخستين بار براي يک سفر علمي به انگليس رفت. وي در ابتدا در دانشگاه "ناتينگهام" و بعدها در دانشکده سلطنتي انگيس مشغول به تحصيل شد و مدرک کارشناسي خود را در سال 1923 ميلادي دريافت کرد و مدرک دکتراي خود را در رشته فلسفه از دانشگاه لندن در کوتاه ترين زمان ممکني که قوانين انگليس اجازه آن را ميداد گرفت.
اين دانشمند مسلمان پس از پايان تحصيلاتش به مصر بازگشت و پس از مدتي تدريس در دانشگاههاي کشورش بار ديگر به انگليس رفت و دکتراي خود را در رشته علوم نيز به دست آورد و بدين ترتيب، نخستين مصري شد که در اين رشته به درجه دکتري رسيده است. او در سال 1925 ميلادي بار ديگر به مصر بازگشت و ضمن تدريس در دانشگاه قاهره رتبه استادي را نيز با وجود سن پايين دريافت کرد. وي در سال 1936 ميلادي، رئيس دانشکده علوم اين دانشگاه شد و چهار بار متوالي سمت وي در رياست تمديد شد.
دکتر مشرفه نخستين کسي بود که بررسيهاي علمي در زمينه ايجاد مقياسي براي خلأ انجام داد. وي همچنين نظريههاي جديدي در تفسير اشعه خورشيدي داد. نظريههاي وي در زمينه سرعت و اشعه خورشيدي به يکي از مهمترين نظريههاي علمي تبديل شد و شهرت او را جهاني کرد.
پروفسور علي مصطفي مشرفه
بررسيهاي علمي وي تا پيش از ترورش، به بيش از 200 مطالعه علمي رسيده بود. او مطالعات بسيار زيادي در مورد اتم انجام داد اما نهايتاً در سال 1950 ميلادي به طرز مشکوکي جان خود را از دست داد که تحقيقات بعدي نشان داد رژيم صهيونيستي در اين ترور مشکوک نيز نقش مستقيم داشته است.
سمیرة موسی - سفر بیبازگشت به آمریکا
دکتر سمیرة موسی دیگر دانشمند هستهای مصری و همنسل دکتر مصطی مشرفة بود. دکتر موسی مبدع طرح «اتم برای صلح» بود. پیشرفت علمی سمیره موسی به حدی چشمگیر بود که آمریکا با دعوت از وی، پیشنهادهای خوبی برای اعطای تابعیت آمریکایی و استفاده از وی در پروژههای تحقیقاتی هستهای ایالات متحده مطرح کرد، اما موسی هربار پیغام داد که وطن خود را ترک نخواهد کرد. او تنها فرد غیرآمریکایی بود که در سفر به ایالات متحده، از تأسیسات مخفی هستهای این کشور بازدید کرد.
خانم سميره موسي سه ماه پس از اعلام موجوديت رژيم اسرائیل، هيئت انرژي هستهاي مصر را تشکيل داد و سعي کرد دانشمنداني را براي گرفتن تخصص در زمينههاي مختلف علوم هستهاي به خارج بفرستد. وي اصرار داشت که مصر به سلاح هستهاي مجهز شود.
سمیرة موسی
اما پیش از بازگشت به مصر، در کالیفرنیا دعوتی مشکوک از او به عمل آمد. در راه خودروی وی به درهای 40 متری سقوط کرد و سمیرة در دم جان سپرد. راننده خودروی وی پیش از سقوط خود رو از ماشین به بیرون پرتاب کرده و اثری از وی نماند. مانند مورد قبلی، باز هم پای موساد در میان بود. عامل احتمالی ترور دختر بازیگر مصری-یهودی به نام «راشل ابراهیم» که از مدتها قبل همه جا همراه سمیرة بود، اعلام شد. در تحقیقات بعدی شواهدی بر همکاری راشل ابراهیم با موساد یافت شد که براساس آن، این بازیگر یهودی در موارد متعددی با فریب موسی، فضای لازم را برای عملیات جاسوسی و ورود مأموران موساد به منزل سمیرة ایجاد کرده بود و حتی کلید منزل سمیرة بعدا از وسایل راشل کشف شد. راشل ابراهیم بسیار برای متقاعد کردن سمیرة برای مهاجرت به آمریکا تلاش کرد و حتی کار به تهدید رسید و به وی هشدار داد که «عاقبت رد کردن پیشنهاد مهاجرت